زنانه ترین اعترافات حوا

فرهنگی-هنری- ادبی

زنانه ترین اعترافات حوا

فرهنگی-هنری- ادبی

تا تو بیایی

می روی؟

برو

اما زود برگرد

بی تو هر کاری می کنم

نه باران می آید

و نه...

اصلا از این حرفها که بگذریم

تو نباشی شعرهایم را برای که بخوانم

با چه کسی درددل کن

تا تو برگردی 

همین جا پشت پنجره های منتظر

شعرهایم را مرور می کنم

تا تو 

تا تو بیایی   

 شعرها هم میایند....  

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:42 ب.ظ

خیال می کنم که تو میایی و هر بار که باران می بارد حس می کنم پشت پنجره های اینجا هیچ کس نیست به جز تو باید جایی خیس شده باشی...

خیال / خیال / خیال
من خیال پردازی بیش نیستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد