من خوب میدانستم
قد آغوش تو شدن صبر زیاد میخواهد
روزی گم می شوم در آغوشت
که گرم ترین نقطه زمین است
جاری می شوم
ولی نمیدانم
تو رود شده ای
یا من ذوب شده ام
هنوز دارم فکر می کنم که واقعا چه اتفاقی افتاد
هنوز دارم فکر می کنم که واقعا چه اتفاقی افتاد